برنامه شورا صنفی خیلی خوب بود ، یعنی بنظرم تنها برنامه ی خوبش بود!

چون فقط خود چپ ها نبودن، بلکه تمام قشر های دانشکده حضور داشتن، 

من همش با حرفای امتی موافق بودم،  اینا می گفتن بیانیه داره میگه دانشجو علیه دانشجو، درصورتیکه بخاطر اینکه این فضا شکل نگیره ما دادیم‌دقیقا فضای دانشجو علیه دانشجو رو شکل میدیم ،وقتی به هم اجازه ی صحبت و بیان عقایدمون به شیوه ی درست رو نمیدیم!

راست میگفت ، بقیه بچه ها هم اکثرا از فرم بیانیه ناراضی بودن ،

وگرنه من‌که حس میکردم ته حرفاشون به دغدغه ی بیانیه قائل بودن!

خلاصه که گفتگوی خیلی خوبی بود ، 

و با وجود تو عالی شده بود:))

ما قبل شروع کلاسمون و بعد از اون مراسم کنار صندلی های مطهری بودیم و اومدی باهامون حرف زدی؛

گفتی چجوریه وضعیت ؟ 

ما گفتیم منظورت چیه؟

گفتی رای ها و اینا.

گفتیم خبر نداریم ،

گفتیم سمانه و کشاورز و اینا چیه داستان.

گفتی صحبت کردم حذفشون کنن یا رای هاشونو حذف کنن.

بعد راجع به سلیمانی  صحبت کردیم ،

من خیلی سعی کردم با نگاه های نافذ و مردمک باز نگاهش کنم ، 

سعی کردم انرژی نگام رو بهش بدم و در عین حال عادی و نرمال رفتار‌ کنم.

.

.

.

شب بارون بهاری خیلی خیلی قشنگی اومد ، خیلی قشنگ!

رفتم تو بالکن دعا کردم محقق بشی،  

اومدم نماز خوندم و دعا کردم محقق بشی ،

برقا رفته بود ،

بعد که اومد رفتم توییتر و دیدم توییت زدی: 

باران که آمد، فقط مانده خودت.

خب !

دوباره فرو ریختم.

اما این بار زیاد سخت نبود.

چون ،میدونستم‌تو یکی دیگه رو دوست داری،اما حدس میزنم اون آدم تو رو دوست نداشته باشه ،

خودمونیم ! اصلا آدم دوست داشتنی ای نیستی ، ولی من دوستت دارم و اگه عکست رو به یکی نشون بدم، میگه این‌چیه دیگه؟!

صبا بهم گفت زیاد بهش فکر نکن ، خودتو غرق خیالات نکن ، سعی کن بشناسیش، شاید اگه شناختیش دیگه دوستش نداشته باشی ،

به خودت زمان بده، صبر کن .

راست میگه


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اخبار تعطیلی Michael تکنيک هاي فروش موفق آواکادو کنترل دسترسی توتکو خوشمزه ترین مزه ها کلمن آب پتروسا احسان کریمی